قرقیزستان نجات یافت و مردمش به اولین قانون اساسی دموکراتیک آسیای میانه را ی دادند، چون مسئولانش وطن پرست و عاشق مردم شان بودند؛ اما راه ایران دشوار است چون مسئولانش بویی از وطن پرستی نبرده اند و هرچه می خواهند دقیقا خلاف مصالح کشورشان است. شدیدترین خشونت های قومی در قرقیزستان پایان یافت، اما در ایران دولتی که با وطن پرستی و مردم دوستی میانه ای ندارد، مردم خود را کف خیابان ها می کشد، به زندان می اندازد و مورد آزار و شکنجه قرار می دهد و بزرگ ترین تقلب تاریخ انتخابات ایران را امری قانونی می خواند.
اگر در زمان قاجار ایالت ها به باد می رفتند، امروزه شاهد از دست رفتن دریای مازندران هستیم. برای مطرح کردن خودشان امنیت کشور را با طرح پرونده در شورای امنیت سازمان ملل به خطر می اندازند؛ درحالی که کشور با ناوهای متعدد کشورهای دیگر محاصره شده. قطعنامه ها را ورق پاره می خوانند درحالی که وضعیت اقتصادی کشور به دلیل تحریم ها به کلی نابود شده و چیزی نمانده که کشور با تحریم های جدی تر شبیه به عراق درماه های آخر دوران صدام حسین شود.
ایران با دموکراسی فاصله دارد چون دولت "مردمی" آن، همه اقوام بی قابلیتش را به کارهای بزرگ گمارده. به نام مردم همین دولت بزرگ ترین سوبسیدها را به کارخانه های چینی داده اما درحال قطع سوبسید به خود ایرانی هاست. نابودی کامل صنایع و بیکارشدن کارگران هم وطن در مقابل اهمیت واردات چندصد میلیارد دلاری از چین برای این دولت کمترین اهمیتی ندارد. این دولت غیرقانونی همه جا به دنبال خارج کردن سرمایه از خزانه کشور به حساب های شخصی خود است.
حالا دیگردر ایران ردی از انقلاب بزرگش که تحسین دنیا را به دنبال داشت نمانده؛ چون انقلابیونش در زندانند و ضدانقلاب هایش در راس کار!
اگر در زمان قاجار ایالت ها به باد می رفتند، امروزه شاهد از دست رفتن دریای مازندران هستیم. برای مطرح کردن خودشان امنیت کشور را با طرح پرونده در شورای امنیت سازمان ملل به خطر می اندازند؛ درحالی که کشور با ناوهای متعدد کشورهای دیگر محاصره شده. قطعنامه ها را ورق پاره می خوانند درحالی که وضعیت اقتصادی کشور به دلیل تحریم ها به کلی نابود شده و چیزی نمانده که کشور با تحریم های جدی تر شبیه به عراق درماه های آخر دوران صدام حسین شود.
ایران با دموکراسی فاصله دارد چون دولت "مردمی" آن، همه اقوام بی قابلیتش را به کارهای بزرگ گمارده. به نام مردم همین دولت بزرگ ترین سوبسیدها را به کارخانه های چینی داده اما درحال قطع سوبسید به خود ایرانی هاست. نابودی کامل صنایع و بیکارشدن کارگران هم وطن در مقابل اهمیت واردات چندصد میلیارد دلاری از چین برای این دولت کمترین اهمیتی ندارد. این دولت غیرقانونی همه جا به دنبال خارج کردن سرمایه از خزانه کشور به حساب های شخصی خود است.
حالا دیگردر ایران ردی از انقلاب بزرگش که تحسین دنیا را به دنبال داشت نمانده؛ چون انقلابیونش در زندانند و ضدانقلاب هایش در راس کار!