آیا 22 بهمن زمان مناسبی برای تظاهرات "سبز" است؟

گروهی از تشکل‌ها - عمدتا دانشجویی- از مردم برای تظاهرات سبز در روز 22 بهمن دعوت کرده‌اند. اما آیا تظاهرات در این روز مناسب است؟ 22 بهمن سال گذشته را به یاد آورید که چگونه مجبور به عقب‌نشینی درمقابل حکومت نظامی دولت کوتا شدیم. اشک‌های دختران و پسران در 22 بهمن سال گذشته هرگز از خاطرمان نمی‌رود. 22 بهمن به‌دلیل شکست طرح اسب تروا نبود که پیروزی را از ان دولت کودتا کرد، بلکه این امر به نوع و ماهیت تظاهرکنندگان در این روز برمی‌گردد. اصطلاح ساندیس‌خور به بهترین نحوی برازنده تظاهرکنندگان 22 بهمن است. بین این افراد خانواده‌هایی پیدا می‌شوند که اصلا برای تفریح و خوردن به تظاهرات می‌آیند و اگر پولی به حساب‌شان ریخته شود یا کفش و لباسی هم در کنار ساندیس بگیرند، شکرگذارتر می‌شوند. قشر فقیر بیشترین حجم این‌گونه تظاهرکنندگان را تشکیل می‌دهد که با لباس‌های مندرس و دمپایی، هرساله وارد این عرصه می‌شوند. نکته مهم این است که این افراد حتی به دولت هم کاری ندارند: در زمان دولت خاتمی بیشتر از امروز به میدان می‌آمدند. حال بگویید چگونه جنبش سبز و فرهیختگانش در روز 22 بهمن با آن جو وحشتناک نظامی می‌خواهد مقابل این قشر بایستد؟ به اینها اضافه کنید پایگاه‌های بسیج شهرهای اطراف تهران را که با اتوبوس آورده می‌شوند و بعد از پذیرایی و گرفتن اضافه‌کار شهر را ترک می‌کنند. در 22 بهمن حداکثر توشه ما کنایه‌ای بود که کروبی به کودتاچیان زد: وقتی هم که ما می خواهیم برای سالگرد انقلاب به میدان بیاییم، شما اجازه نمی‌دهید و حتی 22 بهمن را برای خودتان می‌دانید. 

مردم تونس و مصر روح تازه‌ای به جنبش سبز دمیدند!

تظاهرات مردم در کشورهای عربی، چنانکه از بیانیه اخیر موسوی پیداست، بی‌ارتباط با حرکت جنبش سبز نیست. در واقع جنبش سبز راهی را به مردم جهان نشان داد که سال‌ها بود - لااقل در کشورهای جهان اول، شاید بعد از مه 1968 پاریس و دهه 1960 سیاهان واشنگتن به عنوان تظاهرات کلاسیک - فراموش شده بود. اما حالا  اتفاق دیگری رخ داده:با تماشای این حرکت ‌ها، جان تازه‌ای به جنبش سبز دمیده شده. با دیدن تظاهرات خیابانی دیگر کشورها می‌توان به تحلیل این حرکت‌ها و تشابه‌شان در جنبش سبز  و ضعف و قوت های هریک پی برد. تعدادی از نویسندگان نیز به آسیب‌شناسی حرکت‌های جنبش سبز در برابر تظاهرات مردم در کشورهای عربی پرداخته‌اند. این تحلیل‌ها هرچه باشند، مردم ایران بار دیگر آماده خیزش شده‌اند و منتظر یک جرقه هستند. از طرفی به‌نظر می‌رسد مانند مردم تونس و مصر، این بار مردم قصد عقب‌نشینی ندارند و تا فتح کامل به‌چیزی جز مبارزه نمی‌اندیشند. حتی این نکته نیز برجسته شده که احتمالا این بار مردم از سران جنبش سبز جلو می‌زنند و با دور زدن آن‌ها به حرکت‌هایی فراتر از چارچوب دیدگاه حکومتی آن‌ها دست خواهند زد. نگرانی اصلی در این بین وجود خشونت است که از طرف جنبش سبز همواره محکوم شده اما با توجه به حرکت‌های تونس و مصر اجتناب‌ناپذیر به‌نظر می‌رسد. به‌این ترتیب جنبش سبز حرکت تازه‌ای را آغاز خواهد کرد و وارد مرحله تازه‌ای خواهد شد.

قابل توجه دیکتاتورهای وطنی!

هی حرص بزن! بانک های سویس اعلام کردند حساب های بن علی دیکتاتور فراری تونس را بلوکه کرده اند و پولی به او پرداخت نخواهند کرد. از طرفی همسر و فرزندان این جناب هم هنگام فرار از کشور با سرمایه های ملی دستگیر شده اند. حالاهی شما بروید برای روز مبادا در ونزویلا خانه بخرید و در سویس حساب باز کنید!

پیروزی تکنولوژیک جنبش سبز: بازشدن سرویس های گوگل برای مردم ایران!

برای کسانی که درست یک سال پیش تصاویر اختصاصی گوگل از چیدمان نیروهای امنیتی هنگام راهپیمایی 22 بهمن را در گوگل ارث دیدند، همراهی دوباره گوگل با مردم ایران عجیب به نظر نرسد. اما اهمیت بازشدن سرویس های گوگل در این است که گوگل باصراحت اعلام کرده است این سرویس ها فقط و فقط به روی مردم ایران بازخواهند بود و دولت کماکان در تحریم به سرمی برد. یعنی درهرمرحله از بازشدن این سرویس ها که گوگل متوجه شود استفاده کننده دولت ایران است، سرویس دادن به آن بخش از دولت متوقف خواهد شد. کارشناس تلویزیون فارسی بی بی سی با ذکر این نکته مهم افزود که سرویس های گوگل فقط به روی مردم بازشده اند. ناگفته پیداست که این گونه تفکیک مردم از دولت در کشورهای جهان، فقط پس از ظهور جنبش سبز امکان پذیر شده است.

رویارویی جدید احمدی‌نژاد با خامنه‌ای: سند چشم‌انداز را افراد بی‌اطلاع نوشته‌اند!

بعد از شک و تردیدهایی که درحذف نام خامنه‌ای از متن تسلیت به بازماندگان سقوط هواپیما و نیز ارجا ع دادن نسبت امام زمان درطرح هدفمندی یارانه هابه سخنان خامنه‌ای و جاخالی دادن احمدی‌نژاد دراین زمینه وجود داشت، حالا با حمله‌ای تازه روبرو می‌شویم که در کمال حیرت و به‌طور مستقیم خامنه‌ای را به عنوان مسئول سند چشم انداز مورد حمله قرار داده است! این حرکت چنان بی‌سابقه است که اصولگرایان هنوز در مقابلش عکس‌العملی نشان نداده‌اند. درحالی‌که تاکنون طراح و تدوین کننده سند چشم‌انداز شخص خامنه‌ای خوانده می‌شد که با افتخار از این سند به‌عنوان افکار خودش یاد می‌کرد، احمدی‌نژاد طراحان سند چشم‌انداز را افرادی بی‌اطلاع خوانده است! او گفته است: "خدا از آدم‌هایی که اهداف کوچک می‌گذارند خوشش نمی‌آید، زیرا آدم‌ها کوچک نیستند."

 

قابل‌باور نیست: اصرار بر تخریب خامنه‌ای توسط احمدی‌نژاد!

اگر سال گذشته احمدی نژاد با اکراه دستور خامنه ای را برای کناری مشایی از معاون اولی پذیرفت، برای برکنار کردن متکی حتی با خامنه ای مشورت هم نکرد و به فرستادن پیغام به بیت رهبری بسنده کرد. حالا وقتی متن تسلیت احمدی نژاد به مناسبت  سقوط هواپیمای ارومیه بدون اشاره چاپلوسانه معمول به خامنه‌ای در این‌گونه پیام‌ها - در حالی که خود خامنه ای هنوز پیغامی به این مناسبت نفرستاده! - را می‌بینیم، به نکات تازه ای در رابطه "سابقا" شیفته وار او با خامنه ای پی می بریم.
در حالی که معمولا سعی می شد خامنه ای از درگیری های جناحی دور نگه داشته شود، دو حادثه خامنه ای را کاملا درگیر کرد. اولی در مداحی ماه محرم سعید حدادیان مداح هوادار احمدی نژاد رخ داد که اشاره کرد خامنه ای توصیه کرده  "میرحسین" مثل صدام حسین "میر یزید" خوانده شود. اما دومی بعد از اعلام هدفمندی یارانه ها  توسط احمدی نژاد در سیما وهنگامی که نسبت دادن این طرح به امام زمان  باعث تمسخر شده بود، رخ داد: درکمال تعجب او در سفر استانی به سمنان اعلام کرد این خامنه ای بوده که طرح هدفمندی یارانه ها را از آن امام زمان دانسته و نه او!
خامنه ای در مقابل این حملات تاکنون واکنشی نشان نداده. سخنرانی اخیر او در قم به قدری تکراری و فاقد صلابت بود که صداوسیما برای لانسه کردن مراسم نهم دی نتوانست روی آن مانوور بدهد. آیا قدرت خامنه ای روبه افول است و وضعیت جسمانی او اجازه نمایش صلابتش را نمی دهد، یا او در دوران بازپروری برای تجدیدقوا به سر می برد؟ هرچه هست، فعلا قدرت دفاع کردن ازو سلب شده و میدان برای تاخت و تاز احمدی نژاد بیش ازپیش باز شده.

شیوا نظرآهاری؛ مبارزی که ثابت کرد فعالیت بشردوستانه در جمهوری اسلامی جرمی نابخشودنی است

پیش از ظهور جنبش سبز خیلی ها شیوا را  نمی شناختند. اسمش را به عنوان فعال حقوق بشر شنیده بودند، اما نمی دانستند فرشته ای است افتاده در میان جانوران کودتاچی. جنبش سبز باعث شد فعالیت هایش در رسانه های سبز منعکس شود وعکس هایش بیرون بیاید، تا او را یک فعال عمل گرا ببینیم که اگر پایش بیفتد از بنایی دیوار خانه مستمندان هم دریغ نمی کند. بعدتر فهمیدیم شیوا بوده که تجمع میدان محسنی در شب 11 سپتامبر را ترتیب داده بود؛ تجمعی که بارها رییس جمهوران ایالات متحده با افتخار از آن یاد کرده اند و یکی از انسانی ترین حرکت های بشردوستانه در سال های پس از انقلاب بوده. شیوا نظرآهاری  با آن نگاه تیز هوشمندانه اش، یک سبز عمل گراست، کسی که از دیدن فقر آدم ها فقط اظهار تاسف نمی کند، بلکه آستین بالا می زند و به کمک شان می شتابد. شیوا کسی است که به تنهایی اسطوره مظلومیت دیکتاتور را شکسته و ثابت کرده فعالیت بشردوستانه در کشوری که مدعی اسلام و صلح و دوستی است، یک جرم محرز محسوب می شود.

شیوای عزیز، در کنارت هستیم و تا پایان سیاهی و روز قشنگ آزادی - که خیلی نزدیک است - درکنارت خواهیم ماند.

اردشیر امیرارجمند، مشاور مهندس موسوی: جنبش سبز خاموش نشده، بلکه سرکوب شده است و این دومفهوم را باید ازهم تفکیک کرد

اردشیر امیرارجمند، مشاور مهندس موسوی در دو گفت‌وگوی مجزا با بی بی سی و راه سبز گفت:" به‌نظر می‌رسد باید دو مسئله را ازهم تفکیک کرد: بین سرکوب و خاموش‌شدن فرق زیادی هست. جنبش سبز خاموش نشده، بلکه سرکوب شده است. سرکوب از جانب اقتدارگرایان صورت گرفت اما نتوانست سبب خاموش‌شدن جنبش شود. جنبش تنها با تظاهرات خیابانی معنا پیدا نمی‌کند؛ نوع حرکت تغییر پیدا کرده و گسترش و تعمیق مطالبات صورت گرفته. تعداد افرادی که به‌شرایط کنونی کشور و وضعیتی که اقتدارگرایان ایجاد کرده‌اند آگاهی پیدا کرده‌اند افزایش پیدا کرده، درحالی‌که طرف مقابل ریزش داشته است. ما نیازی نداریم که همواره در خیابان باشیم. نوع عکس‌العمل‌ها تغییر پیدا کرده است. اگر طرف مقابل مدعی از بین رفتن جنبش سبز است، کافی است تظاهراتی مسالمت‌آمیز و مسئولانه مطابق قانون اساسی انجام شود، تا ادعای آن‌ها ارزیابی شود!"

گیرم که دبیر کتاب سال را آزاد کردید، با بقیه بزرگان زندانی چه می‌کنید؟

همزمان با اعلام کتاب های برگزیده سال، افتضاح حکومت در زندانی بودن احمد غلامی به عنوان دبیر هیات انتخاب چنان به‌چشم آمد که قوه قضاییه مجبور به اعلام آزادی او شد. اما آیا همه چیز به همین سادگی حل شده است؟ گیرم که دبیر کتاب سال و مرد وادی ادبیات را آزاد کردید؛ با سایر عرصه‌ها چه می‌کنید؟ وقتی صحبت از ورزش می‌کنید و کرسی ازدست رفته فوتبال ایران در اسیا توسط سعیدلو، ممکن نیست یادی از صفایی فراهانی نکنید. وقتی شورای عالی سینما تشکیل می شود و احمدی نژاد از افتخارات خارجی سینمای ایران می گوید، چه کسی جز جعفر پناهی به ذهن شنونده می اید؟ سینمای ایران بدون جعفر پناهی معنایی ندارد. شما هیچ چیز از خودتان ندارید. حتی هفته جنگ که می شود، محکومید به قهرمانان مخالف تان فکر کنید؛ جنگ و حماسه‌هایش بدون یاد باکری و همت بی معناست. این بزرگان یا زندانی هستند، یا محکوم به زندانند و یا خانواده‌هایشان تحت فشار دیکتاتوری شما قرار دارند! پس به چه چیز خودتان می‌نازید؟ چه کسان افتخارآفرینی را دارید که سبز نباشد و رنگ و بوی دموکراسی و آزادی را ندهند؟

آقای شریعتمداری، موسوی و کروبی در جهت خارجی ها حرکت می‌کنند یا شما؟

آقای شریعتمداری، طی 10 روز اخیر هرجا نشسته‌اید، گفته‌اید موسوی و کروبی در جهت خارجی‌ها حرکت می‌کنند و یا اصلا از آن‌ها خط گرفته‌اند! اما عملا شما بیشتر هماهنگ با خارجی‌ها بوده‌اید یا آن‌ها؟ چه گروهی در ایران اسرائیل را از یک کشور منزوی طی 5 سال اخیر به یک کشور مدعی تبدیل کرده‌‌اند؟ مگر پیغمبر هزاره سوم شما سبب سربلندی اسرائیل و به خفت افتادن ایران نشده است؟ شما به‌حدی برای اسرائیل کار کردید که وقتی فهمیدند احمدی‌نژاد در انتخابات آخر ریاست جمهوری شکست خواهد خورد، ستاد بحران تشکیل دادند که اگر موسوی یا کروبی انتخاب شوند، حماقت‌های احمدی‌نژاد در جهت سربلندی اسرائیل را نخواهند داشت! شما بگویید رادیو اسرائیل کل مطالب کدام روزنامه در ایران را  به‌عنوان سند منتشر می‌کند؟ چرا غیر از کیهان و اخیرا ایران، روزنامه دیگری را قبول ندارند؟ دلیل استقبال اسرائیلی‌ها از روزنامه کیهان برای کوبیدن 8 سال دولت اصلاحات چه بود؟ اگر با ادبیات خودتان جلو برویم، بگویید چه کسی عامل صهیونیست‌هاست؟ کسی که برای آزادی و سربلندی کشور از جان خود و خانواده‌اش گذشته و فکر می‌کند دموکراسی سبب پیروزی کشورش دربرابر تهاجم بیگانه است، یا کسی که در جهت نابودی کشور با ایجاد حکومت نظامی و خفقان تلاش کرده و به رادیو اسرائیل و روزنامه‌های اسرائیلی خوراک می‌دهد؟
راستی نگفتید چطور عطریانفر قبل از شکنجه در زندان، ملاقات با جرج سوروس را انکار می‌کرد اما - به‌قول شما - "خوشبختانه" بعد از بازجویی و شکنجه به ملاقاتش اعتراف کرد؟! این‌چنین از اسلام و اسلامیت دفاع می‌کنید؟