به راستی چه چیزی در میرحسین است که او را از خمینی و رهبرانی که آنان را
کریزماتیک می دانیم، جدا می کند؟ بارها از میرحسین به دلیل عدم ابراز وجه
کاریزماتیک انتقاد شده است. اما پس او چه دارد که تا این حد برنده است که
فقط امضایش پای یک اطلاعیه حکومت را به هم می ریزد؟ میرحسین جنبش سبز را
با عشق، صداقت و هنرش آبیاری کرده، یعنی عناصر رخت بربسته از سیاست در
کشورهای جهان سوم. میرحسین همان کسی است که وقتی در روز قدس چسر حسین
شریعتمداری با چاقو به او حمله می کند، می گوید: " باید یاد بگیریم به
دیگران عشق بورزیم".
میرحسین نقطه پایان کارکرد رهبران کاریزماتیک است. این رویه در تونس و
مصر نیز ادامه یافت تا سیاست با رویکرد تازه ای روبرو باشد.
اما این همه حرف نیست. جنبش سبز ایران و رهبر هنرمندش شاید تنها جنبش
روشنفکری جهان در دهه های اخیر پس از جنبش دانشجویی فرانسه در سال 1968
باشد. به آدم هایی که به راهپیمایی می آیند بنگرید تا دریابید جنبش حتی
بدون حضور طبقه پایین با هوشمندی و خلاقیت چگونه همه چیز را در اختیار
خود درآورده.
۱۳۸۹ بهمن ۲۸, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر