تحریم این بار برای من معنایی کاملا متفاوت دارد. اگر قبلا برای رای ندادن دلایلی شخصی داشتم، این بار خون شهدا پایم را از رفتن باز میدارد. این بار با کسی سر شوخی ندارم و اجازه بحث کردن به کسی نمیدهم. دیگر تحریم برایم رای ندادن خانواده و فامیل نیست و معنایی گسترده تر دارد. اگر شده صبح تا شب سر کوچه های محل رای گیری بایستم تا اجازه ندهم کسی برای رای گیری عبور کند، چنین خواهم کرد. انتخابات برای همه ما فرمایشی است، اما تحریم انتخابات اصلآ شوخی و فرمایشی نیست. بگذار هر چه میخواهند عدد و رقم اعلام کنند و بهنودها بگویند ۶۰ درصد شرکت میکنند. برای من وظیفه ای متفاوت تعریف شده که از کف خیابانهای خونین می اید: از نداها و سهرابها و اشکانها و ترانه ها و همه و همه شهدای سبز.
۱۳۹۰ بهمن ۲۷, پنجشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر