کسانی که روز 13 آبان از خیابان تخت طاووس گذشته بودند، شاهد اتفاق جالبی بودند که پایین پل مدرس یعنی داخل اتوبان رخ داد. ماجرا از این قرار بود که یکطرف اتوبان را سبزها گرفته بودند و یکطرف را نیروهای گارد ویژه و بههم سنگ پرتاب میکردند. در این بین پسر جوانی به سمت مقابل رفت و گاردیها از پشت محاصرهاش کردند و به دستانش دستبند زدند. اما در همین زمان بچههای دیگری که از بالای پل خیابان تخت طاووس دستگیری دوست سبزشان را دیدند، چنان گاردی ها را سنگباران کردند که آنها جوان دستبند بهدست را رها کردند و فرار کردند! فریاد شادی سبزها برپا بود که گاردیها با نیروهای بیشتری برگشتند. اما هرچه خیابان و کوچههای اطراف را گشتند، اثری از جوانی که دستبند بهدست فرار کرده بود، ندیدند. گاردی بختبرگشتهای که دستبندش را از دست داده بود، در این بین توی سر خودش میزد و میدانست که توبیخ در انتظارش است! این هم سرنوشت کسی بود که با مردم درافتاده بود. این ماجرا بعد از ماجرای بسیجیان کوچههای بن بست تخت طاووس، جالبترین حادثه 13 آبان در این خیابان بود: بسیجیها که انگار از داخل دانشگاه پیام نور بالای میدان هفت تیر بیرون آمده بودند، با باتوم به خیابان جم رسیدند. اما چشمتان روز بد نبیند، چنان با حمله سبزها روبرو شدند که با سرعت باد فرار کردند و کلی اسباب خنده شدند.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
persian gulf
پاسخحذفwww.l-.persianblog.ir
www.16eazar.persianblog.ir